شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حسین دلیر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون. 1 به نام خداوندی که ما را آفریده و برای راهنمایی ما پیامبران و امامان را فرستاده تا ما را به راه راست هدایت کنند. خداوندی که ما را میمیراند و دوباره زنده میکند. ضمن درود و سلام بیپایان بر تمامی پیامبران، خصوصاً نبی اکرم، خاتم پیامبران(ص) و قائم آل محمد(عج) و درود و سلام بر دخت گرامیش حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع). درود و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون. 1 به نام خداوندی که ما را آفریده و برای راهنمایی ما پیامبران و امامان را فرستاده تا ما را به راه راست هدایت کنند. خداوندی که ما را میمیراند و دوباره زنده میکند. ضمن درود و سلام بیپایان بر تمامی پیامبران، خصوصاً نبی اکرم، خاتم پیامبران(ص) و قائم آل محمد(عج) و درود و سلام بر دخت گرامیش حضرت فاطمه(س) و دوازده امام(ع). درود و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمود جوکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود جوکار »
محمود سال 1351 میان خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک نیریز، قدم به باغ سبز زندگانی نهاد و همراه غنچههای دیگر رشد و شکوفا شد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینا سپری کرد. به دلیل پیری و ناتوانی پدر مجبور به ترک تحصیل شد و برای تأمین معاش زندگی به کارگری پرداخت. تجاوز دشمن به خاک ایران اسلامی را برنتافت و برای مبارزه با دشمن اعلام آمادگی برای اعزام...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
پرستوهای مهاجر در فصل کوچ آواز بهاری را زمزمه میکنند و از مرغان عشق میخواهند که در پرواز همراه و همسفر آنان باشند. بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۶ یادآور تولد نوزادی است که با گریههای او کانون گرم خانواده پر از نور و شادی شد. پدر، بهعنوان تبرک و تیمن، مقداری تربت پاک امام حسین (ع) را در کام او ریخت تا درس شهادت و آزاد زیستن را با اقتدا به سالار شهیدان در پیش گیرد. با صوت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
پرستوهای مهاجر در فصل کوچ آواز بهاری را زمزمه میکنند و از مرغان عشق میخواهند که در پرواز همراه و همسفر آنان باشند. بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۶ یادآور تولد نوزادی است که با گریههای او کانون گرم خانواده پر از نور و شادی شد. پدر، بهعنوان تبرک و تیمن، مقداری تربت پاک امام حسین (ع) را در کام او ریخت تا درس شهادت و آزاد زیستن را با اقتدا به سالار شهیدان در پیش گیرد. با صوت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز سلیمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
زندگینامه جانباز محمد رضا دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
در سال 1340 در خانوادهای متدیّن و مذهبی در محله سجاد شهرستان نیریز دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در کنار پدر و مادر گذراند. تحصیلات خود را در مدرسه کوی سجاد آغاز و با موفقیت دوره ابتدایی را طی کردند. تحصیل خود را در مدرسه شهید مفتح ادامه داده و پس از اتمام مقطع راهنمایی، دوره دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی آغاز نمود. قبل از اخذ دبپلم به استخدام ارتش در آمد. در...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
در سال 1340 در خانوادهای متدیّن و مذهبی در محله سجاد شهرستان نیریز دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در کنار پدر و مادر گذراند. تحصیلات خود را در مدرسه کوی سجاد آغاز و با موفقیت دوره ابتدایی را طی کردند. تحصیل خود را در مدرسه شهید مفتح ادامه داده و پس از اتمام مقطع راهنمایی، دوره دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی آغاز نمود. قبل از اخذ دبپلم به استخدام ارتش در آمد. در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عبدالحسین خلیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای سرسبز و باغهای پر از عطر گل یاس روستای مشکان، در فروردینماه سال ۱۳۴۴ شاهد شکفتن لالهای دیگر دریکی از خانههای باصفا و مملو از عشق و محبت الهی بودند. خانواده متدین و دامدار مشکانی به یاد و نام سالار شهیدان، کودک نورسیده به نام عبدالحسین نام نهادند و در دامن پرمهر خود او را با آداب و سنن اسلامی پرورش دادند. دستهای کوچک او را در دستان معلمهای دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان قراردادند تا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
دشتهای سرسبز و باغهای پر از عطر گل یاس روستای مشکان، در فروردینماه سال ۱۳۴۴ شاهد شکفتن لالهای دیگر دریکی از خانههای باصفا و مملو از عشق و محبت الهی بودند. خانواده متدین و دامدار مشکانی به یاد و نام سالار شهیدان، کودک نورسیده به نام عبدالحسین نام نهادند و در دامن پرمهر خود او را با آداب و سنن اسلامی پرورش دادند. دستهای کوچک او را در دستان معلمهای دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان قراردادند تا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عباسعلی محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد ابراهیم حاج بادام
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد ابراهیم حاج بادام »
وقتی سرگذشت محمدابراهیم را مرور میکنیم، باید بگوئیم: ای حسین جان! تا چنین فداکارانی در مکتب آزادهپرور تو وجود دارند، بیشک راهت ادامه خواهد داشت و پرچم سرخ کربلایت در جایجای جهان به اهتزاز در خواهد آمد. محمدابراهیم، اول بهمن سال 1341 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز فارس چشم به جهان گشود. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بود ـ 5-4 سالگیـ دستهای گرم پدر به قضای الهی سرد شد و سردی و مشکلات را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد ابراهیم حاج بادام »
وقتی سرگذشت محمدابراهیم را مرور میکنیم، باید بگوئیم: ای حسین جان! تا چنین فداکارانی در مکتب آزادهپرور تو وجود دارند، بیشک راهت ادامه خواهد داشت و پرچم سرخ کربلایت در جایجای جهان به اهتزاز در خواهد آمد. محمدابراهیم، اول بهمن سال 1341 در خانوادهای متدین و مذهبی در نیریز فارس چشم به جهان گشود. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بود ـ 5-4 سالگیـ دستهای گرم پدر به قضای الهی سرد شد و سردی و مشکلات را در...